رشد قیمت مسکن به نقطه انفجار رسیده/ دولت وعده بزرگ داد اما حالا تقصیر را گردن دلالان میاندازد
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۵۱۶۸۰
مهرنوش حیدری- رشد قیمت مسکن حالا به نقطه بحرانی رسیده و بهای هر متر مربع واحد مسکونی به طور متوسط به ۵۵ میلیون تومان رسیده است که هفت برابر حداقل دستمزد کارگران است.
یک کارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین در خصوص چرایی شرایط آشفته بازار مسکن و روند صعودی نرخها در این بازار گفت: وقتی قیمت همه کالاها در حال افزایش است، طبیعی است مسکن نیز گران میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سانسور اعداد مهم یارانهای در بودجه/ کسری بودجه ۱۴۰۲ چقدر است؟
وی تصریح کرد: البته مشکل بازار مسکن را باید به گونه دیگری نیز باید بررسی کرد؛ مسکن غالبا پیشتاز بازارهای سرمایهگذاری نیست. اما در شرایط کنونی به پیشتاز بازارها تبدیل شده است. دلیل این اتفاق را باید در کسری مسکن موجود جستجو کرد.
اثر افزایش نرخ ارز بر قیمت مسکن
این کارشناس بازار مسکن درباره تاثیرات افزایش نرخ ارز بر بازار مسکن در دراز مدت و تبعات این موضوع در ماههای آتی این بازار نیز گفت: همواره دو بازار موازی در کنار بازار مسکن وجود دارد که بازدهی آنها عموما کوتاه مدت بوده و سرمایهگذاری عمومی در این بازارها نیز بهصورت موقتی است.
ستاریان در توضیح این مطلب اضافه کرد: این بازارها بازار سکه و ارز است. عموما کسانیکه سرمایهای دارند ابتدا وارد بازار ارز و سکه میشوند و زمانیکه ارز و سکه به سقف مورد نظرشان میرسد و سرمایههای خود را به بخش مسکن بازمیگرداندند، اما اکنون این وضعیت تاحدودی تغییر کرده و مسکن نیز به موازات بازارهای موازی خود در حال بالارفتن است که این شرایط نشان میدهد که اضطرابی که در بخش ارز و سکه و طلا وجود داشته در بخش سایر بازارها نظیر مسکن نیز وجود دارد.در شرایط کنونی سرمایهگذاران در نظر دارند منابع خود را تبدیل به کالای سرمایهای کنند تا بتوانند از کاهش ارز سرمایه و پول خود جلوگیری کنند.
ستاریان تاکید کرد: تجربه تاریخی جامعه ما نشان میدهد که مسکن در ۵۰ سال گذشته همیشه پیشتاز بازارها در درازمدت بوده و اکنون و در کوتاه مدت نیز چنین روندی رخ میدهد و یعنی ماهانه ۶،۷،۵، ۴ درصد رشد قیمت را داریم که این وضعیت را باید فاجعه دانست.
سیاستهای منفعلانه دولت در بخش ساخت و ساز
وی درباره سیاستهای منفعلانه دولت در بخش ساختوساز نیز گفت: دولت تبلیغات گستردهای به راه انداخت که قرار است ما سالانه یک میلیون واحدمسکونی بسازیم و اما بررسیها نشان میدهد در سالجاری عملا تولید مسکن کاهش یافته است. تعداد پروانههای ساختمانی نیز کاهش یافته و همه اعداد نشاندهنده آن است تولیدکنندگان بخش خصوصی که عموما خردهساز هستند بخودشان را از بازار کنار کشیدهاند و منتظرند تکلیف ساخت وساز دولتی روشن شود.
ستاریان ادامه داد: ما مرتب درباره وضعیت بازار مسکن هشدار دادهایم و بیست سال پیش در گزارشی تحقیقی وضعیت اسفناک مسکن در سال ۱۴۰۰ را پیشبینی کرده بودیم؛ در این گزارش هشدار داده بودیم که عدم اصلاح سیاستها قیمت مسکن را در سال ۱۴۰۱ به متری ۳۵ میلیون تومان در تهران میرساند اما میبینید که قیمت مسکن حالا به متوسط ۵۵ میلیون تومان رسیده است و این نشان میدهد نه تنها به بحرانها توجه نشد بلکه هیچ تدبیری برای بهبود وضعیت اندیشیده نشد و اوضاع از پیشبینی ما نیز بدتر گردید.
درک نشدن وضعیت بازار مسکن از سوی دولت و مجلس
وی ادامه داد: اطلاعات دولت از بخش مسکن بسیار اندک است. فکر میکنند به سادگی میشود مشکلات را حل کرد. وعده بزرگ میدهند و توقع جامعه را بالا میبرند و بعد وقتی موفق نمیشوند همه مشکلات را به گردن مافیای مسکن، بنگاههای معاملات ملکی و سوداگران میاندازند اما توضیح نمیدهند چرا سیاستهایی را به کار میگیرند که هر روز ضریب نفوذ این دسته از دلالان و ... بیشتر میشود.
ستاریان تصریح کرد: با این شرایط انتظاری نمیتوان داشت؛ این دولت میرود و دولت بعدی میآید و ما صحبت میکنیم، مشکلات را فریاد میزنیم، پیشنهاد میدهیم و باز میبینیم اول راه هستند و هیچ اطلاعاتی ندارند و این پروسه هر چهار سال یکبار تکرار میشود و کارهای دولت قبلی را تکرار میکنند و به عبارت بهتر این سناریو مرتب در هر دوره از دولتها تکرار میشود.
٢٢٣٢٢٣
کد خبر 1738717منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مسکن قیمت مسکن بازار مسکن تهران وام و تسهیلات مسکن نشان می دهد بازار مسکن قیمت مسکن مسکن نیز سیاست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۵۱۶۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عبور از دژاووی بورسی
بازدهی منفی بورس به سومین روز متوالی رسید. شواهد امر نشان میدهد بخش بزرگی از ترس معاملهگران از یادآوری خاطرات ناخوشایند در اردیبهشت۱۴۰۲ نشأت میگیرد که کاهش شاخص کل بورس را در جهت مخالف با ارزندگی قیمت رقم زده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، «دژاوو» یا «آشنا پنداری» به معنای تجربه احساس یادآوری عجیبی از خاطراتی است که آن را قبلا تجربه کردهاید. درست همین احساس در میان بورسبازان به سرعت در حال شیوع است؛ بهطوریکه وضعیت مذکور سبب تحلیلهای نادرست در بازار شده است؛ بنابراین هر روز فضای تحلیلی بازار ضعیفتر میشود و در این فضای غیرتحلیلی، فعالان بازار از واقعیتهای ارزندگی قیمت سهام غافل شدهاند.
اگر چه برخی فرضیات فعالان بازار بهطور مشخص به تکرار دخالت سیاستگذار در بورس بازمیگردد، اما «ارزندگی بورس» در مقایسه با بازارهای تورمزا وزنه سنگینی است که حتی به تنهایی میتواند از خروج نقدینگی ممانعت به عمل آورد. گفتوگوی کارشناسان نشان میدهد کاهش شاخص سهام در پنج سکانس قابل بررسی است.
بورس تهران روز گذشته ضمن تداوم روند نزولی شاخص سهام، تا حدودی بازدهی هفته نخست اردیبهشت را تخلیه کرد؛ همچنین شاخص مرز روانی ۲.۳ میلیون واحد را از دسترفته دیده و از ابتدای هفته با کاهش ارتفاع ۱.۵۴ درصدی مواجه شده است. در بازار دیروز معاملهگران در حالی فعالیت خود را شروع کردند که بهای دلار و طلا در مسیر افزایشی حرکت کردند و معاملهگران این بازارها روز هیجانی را پشت سر گذاشتند.
بورس با چنین کارنامهای در هفته دوم اردیبهشت عملا از رقابت با رقبای خود بازمانده است. تغییر مسیر بورس از روند صعودی به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات بازار مبدل شده است. کارشناسان بورسی مهمترین عامل سرعت گرفتن خروج پول حقیقی از تالار شیشهای را «یادآوری خاطرات تلخ اردیبهشت ۱۴۰۲» میدانند. در چنین فضایی یک عامل منفی میتواند بهانه اصلاح قیمتها و حجم معاملات باشد. این موضوع سبب شده هر خبری بتواند بر اندام نحیف سهامداران بیتجربه لرزه بیفکند.
برای سومین روز متوالی، خالص تغییر مالکیت سهام به نام معاملهگران حقوقی بازار ثبت شد. یکی از نکات مهم در معاملات روزهای قبل این است که نمادهای کوچکتر و صنایع کوچکتر بورسی با کاهش قیمت بیشتری مواجه شدند. بررسی کلیت بازار نشان میدهد در حال حاضر خبری از تقاضای معاملهگران خرد برای خرید سهام دیده نمیشود.
بازار سهام از ابتدای اردیبهشت تاکنون دو نیمه متفاوت را پشتسر گذاشته است. بورس اردیبهشت را توفانی آغاز کرد و با کسب بازدهی ۴.۳۵ درصدی وارد دومین هفته اردیبهشت شد. با توجه به اینکه در هفته قبل بازار متاثر از چند خبر بازدهی مثبت را ثبت کرده بود، همزمان با فروکش کردن تب اخبار مذکور و عبور از سطح ۲.۳ میلیون واحد، مجددا به روال سابق بازگشت. اخباری که توانسته بود بورس را سبزپوش کند در گام اول به آرام گرفتن تنشهای سیاسی کشور و بعد از آن به پیشروی دلار نیمایی مرتبط بودند.
بار روانی دو خبر مالیاتیبررسی معاملات روز گذشته نشان میدهد اکثر نمادهای بزرگ و کوچک بازار با افت تقاضا مواجه شدند. در همین حال افزایش قیمت ارز و طلا موجب شده است عطش تقاضا در میان سهامداران خرد رنگ ببازد. دستهای از کارشناسان بازار سرمایه، عقبگرد بورس در هفته جاری را به طور مستقیم مرتبط با مقاومت بانک مرکزی برای افزایش قیمت دلار نیما میدانند؛ البته این موضوع مورد اقبال همه تحلیلگران نیست.
در ابتدای هفته خبری در مورد اصلاح بند س تبصره ۶ قانون بودجه ۱۴۰۳ جهت تسهیل فعالیتهای اقتصادی در بازار منتشر شد، اما به دلیل اینکه سرنوشت این خبر همچنان با ابهام مواجه است بازار واکنش مثبتی به این مهم نشان نداد. با توجه به اینکه تصمیمات قطعی درمورد معافیت مالیاتی میتوانست نقطه آغازی برای رشد قیمت سهام باشد، اما ابهامات کنونی سردرگمی بورسبازان را به دنبال داشته است.
از سوی دیگر سهامداران تعلل دلار نیما برای استارت صعودی از سوی بانک مرکزی را مطابق با انتظارات بازار ارزیابی نمیکنند و معتقدند جهش نرخ دلار آزاد در نهایت باید منجر به رشد دلار نیما شود. این در حالی است که برخی از کارشناسان همچنان با تاکید بر ارزندگی سهم، معتقدند جاماندگی بورس بهزودی جبران خواهد شد. اما کماکان نمیتوان تحلیل دقیقی از وضعیت بازار ارائه کرد. این امر به وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بورس بستگی دارد. با اینحال میتوان گفت نگرانی برخی افراد بیشتر از لحاظ ذهنی است. آنچه حالا موجب نگرانی اهالی بازار سهام شده است، عمدتا به رفتار دستهجمعی سرمایهگذاران خرد در مقابل شرایط کنونی بورس بازمیگردد.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، به دلایل تغییر مسیر بورس از مسیر صعودی اشاره کرد.
او با به تصویر کشیدن چند سکانس از افت ۱.۵۴ درصدی شاخص از ابتدای هفته اظهار کرد: طی معاملات روزهای گذشته ضعف تقاضا در سمت خرید بهخوبی نمایان بود. این موضوع حتی در کاهش ارزش معاملات بهوضوح نمایان شده است. در به وجود آمدن شرایط فوق دلایل مختلفی دخیل بوده است. در وهله اول یک اتفاق مهم بازار را به سمت احتیاط مضاعف پیش برد. دستکاری و تغییرات احتمالی در وضع قوانین مالیاتی یک شائبه را ایجاد کرده، اینکه آیا ممکن است اتفاقات اردیبهشت ۱۴۰۲ و دخالت در سازوکار قیمتی بازار مجددا رخ دهد؟ بند «س» تبصره ۶ قانون بودجه که مربوط به اعمال محدودیت در معافیت مالیاتی صندوقهای سرمایهگذاری با ارزش بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان است، استارت نگرانی فعلان بورسی را زد.
از سوی دیگر بازار با یک ابهام بزرگ مواجه است. قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» که اکنون همه بازارها را با چالش مواجه کرده است، در نهایت به نفع بورس خواهد بود. اما چرا بازار واکنش مثبت نشان نداد؟ دلیل رفتار منفی سهامداران را باید به نکات مبهم در مورد جزئیات این خبر گره زد.
مطمئنا افراد بخشی از منابعی را که در بازارهای خودرو، طلا، سکه و لوازم خانگی پارک کردهاند، بعد از قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» به بورس وارد خواهند کرد. اکنون با توجه به اینکه از طریق قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» دارایی افراد ردیابی خواهد شد، جابهجایی پول رخ خواهد داد که منشأ آن به قانون مذکور بازمیگردد.
به این صورت که با فاصله بسیار زیاد به نفع بازار سرمایه است، البته به شرطی که بند «س» اصلاح شود. این موضوع شوک جدیدی به بورس وارد کرد و مربوط به ابهامات آن است. مثلا فکر کنید قرار باشد دامنه نوسان قیمت را تغییر دهند. ابهامات بهوجودآمده در ابتدای امر میتواند بازار را شوکه کند. اما وقتی جزئیات خبر مشخص شود، طبیعتا از بار روانی منفی پیرامون آن کاسته خواهد شد.
به بیانی دیگر افراد آماتور در بازار سهام در رویارویی با این قبیل ابهامات بلافاصله در صف فروش قرار میگیرند. واقعیت امر این است که بازار به مرور زمان و در میانمدت نسبت به این مهم واکنش مثبت نشان خواهد داد. اما یکی از مهمترین دلایل ریزش بورس در هفته جاری را میتوان به ابهامات حاکم بر این خبر نسبت داد.
پیشروی بیاعتمادینکته دوم به بیاعتمادی حاکم بر بازار سرمایه برمیگردد. در شرایط فعلی سرمایهگذاران به دلیل تجربه تلخ سالهای قبل دچار «بورسهراسی» شدهاند. با توجه به حواشیای که سال قبل پیرامون نرخ خوراک پتروشیمیها به وجود آمد، بورس تهران با بیاعتمادی برای ورود پول درگیر شده است. بر همین اساس هر گونه اخباری که از سوی سیاستگذار منتشر میشود، فعالان بورسی را به لاک دفاعی فرومیبرد. درحقیقت این سیگنال به بازار مخابره شده است که دولت به دنبال تامین سرمایه از بورس است.
استیصال بازارگردانهاموضوع سوم به منع فروش بازار گردانها باز میگردد. حدود یک ماه است که بازار گردانها اجازه فروش سهام ندارند. این درحالی است که منابع بازار گردانها از محل فروش سهام به دست میآید. وقتی بازار گردانها منابع در اختیار نداشته باشند، بهمرور تحلیل میروند. سهام برخی شرکتهای بزرگ به دلیل این قانون کاملا رها شده است. معمولا شرکتهای بزرگ و شاخصساز رفتاری شبیه شاخص کل از خود نشان میدهند. اما در روزهای اخیر برخی از شرکتهای بزرگ با کاهش بیش از ۱.۵ درصدی قیمت سهام به دلیل منع فروش و نبود منابع درآمد بازارگردانها مواجه بودهاند. این موضوع در کلیت روند بازار موثر بوده است. حقوقیها نیز در چنین دامی گرفتار شدهاند.
فاصله دلار نیما و دلار آزادیکی از مسائلی که در روزهای اخیر اذهان اهالی بازار را درگیر کرده است، به موضوع نرخ دلار نیما باز میگردد. نشریات معتبری همچون «پلت» در حوزه پتروشیمی، معمولا متوسط قیمت را در بازه ۳ تا ۶ ماهه در نظر میگیرند. در واقع در این بازه زمانی متوسط قیمت برای اثرگذاری روی محاسبات و آثار سود و زیان در نظر گرفته میشود؛ بنابراین باید گفت نوسانات در یک دوره محدود چند روزه نمیتوانند چندان اثر محسوس و ملموسی بر درآمد شرکتها داشته باشند.
البته شرط این مهم به این موضوع بازمیگردد که نوسانات محدود، مقطعی باشند. اما از سوی دیگر فاصله بیش از ۵۰ درصدی نرخ دلار نیما با دلار آزاد خود مسبب ایجاد هراس در بازار است. در کل میتوان اینطور بیان کرد که ریزش روزهای اخیر بورس مرتبط با افت اندک دلار نیما نیست.